خليفه، امام، اميرالمؤمنين، حاکم، ولی فقيه، رهبر ...
مـن ايـرانـيـم آرمـانـم رهـائـی
از ايـن ديـن مـردم فـريب ريـائـی
..::: مــزدک :::..
;';';;';';';';';';';';';'
هيچ دينی را نمی توان يافت که مثل اسلام برای پيشبرد تعاليم و انديشه هايش ,
اينهمه به تهديد و قتل و ارعاب متوسّل شده باشد .
درواقع , تاريخ رشد و گسترش اسلام را نمی توان فهميد مگر اينکه ابتداء
خصلت خـشـن , تــنـد ، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنرا بشناسيم
« مـيـرفـطـروس - عـلـی »
:":":":":":":":":":":":":"
قــرن اول و دوم هــجــری کــه از آن بــعــنــوان « دوران طـــلایـــی اســـــلام »
یـاد مـیـکـنند، سـرشــار از جـنـایات و مـفاســد حـکام اســلام پـنـاه بـوده اســـت
حـــکــومــت اســـــلام پـــنـــاهـــان
« شــجـاع الــدیــن شــفــا » : پـس از هــزاروچــهــارصـــد ســـال
در طول 1400 سال، 81 دودمان بزرگ و کوچک با 498 شاه، نیمچه شاه، امیر، خان، سالار و اتابک بر سراسر ایران یا بر بخشهایی از آن حکومت کرده اند، با آنکه همهً اینها خود را شهسواران اسلام و مجریان بی قید و شرط اوامر قرآن دانسته اند .
تاریخ فرمانروایی تقریباً یکایک آنها تاریخ نفرت آوری از جنایتها، درنده خوئیها، ستمگری ها و فساد هایی است که از هیچیک از موارد مشابه خود در جهان غیر مسلمانان کمتر نیست
ولی در بسیار موارد از آنها بیشتر است .
خوانندهً کتاب من ، با مراجعه به فصل خاصی که به کارنامه این حکومتهای 1400 ساله ایران اختصاص یافته است خواهد دید که چگونه در این مدت 180 نفر از این پانصد شهسوار اسلام به دست پسران یا برادران یا پدرانشان کشته شده اند و چگونه بیش از 100 تن از آنان به دست همین نزدیکان خود کور شده اند و بیش از 50 تن در زیر شکنجه یا در زندان مرده اند ، و يا اینهمه تقریباً همهً این اسلام پناهان در نماز های جماعت با خلوص فراوان شرکت جسته اند و بسیاری از آنها با پای پیاده به مکه یا به زیارت قبور ائمه رفته اند ، یا قبور امامان و امامزادگان را طلا کاری کرده اند ، یا برای تیمن و تبرک با خط خود کتابت قرآن کرده اند - هر چند که خودشان بارها با قید سوگند به همین قرآن مخالفان خویش را امان داده ولی آنها را بعد از تسلیم شدن کشته اند .
به موازات این شهسواران اسلام، در طول همین 1400 سال ده ها هزار بیضه دار بزرگوار دین نیز در ایران اسلامی ما به انجام وظایف شرعی خود پرداخته اند که کارنامه ای فشرده از نتایج این بیضه داری را نیز در فصل دیگری از کتاب من خواهید یافت و در آن خواهید دید که در همان حال که قرآن بارها و بارها آن کسانی را که « دین را پاره پاره میکنند تا آنچه را که مورد پسند خودشان باشد از آن برگزینند » محکوم کرده و آنها را منافقان دین دانسته است، چگونه اینان آنقدر دکان تازه در دین گشوده اند که کلیم کاشانی در 250 سال پیش، فغان برداشته است که:
«کس ز هفتاد و دو ملت این معما حل نکرد// کاینهمه مذهب چرا در دین یک پیغمبر است؟»
و در همان فصل نمونه هایی چنان باور نکردنی از فساد ها، ریاکاری ها و ثروت اندوزی های این بیضه داران شرع را خواهید یافت که احتمالاً داستانهای مافیا های سیسیلی یا
آمریکایی و روسی دوران خود ما برایتان رنگ خواهد باخت .
همهً اینها ترازنامهً آن اسلامی است که در سال چهاردهم هجری به دست شمشیر زنان سعد بن ابی وقاص برای ایران ما آورده شد، و چهار ده قرن است توسط امیر المؤمنین ها و شهسواران اسلام از یکطرف و بیضه داران بزرگوار دین از طرف دیگر به نام اسلام ناب محمدی ولی در واقعیت اسلام چماقدار خلافت برقرار مانده است تا ملتی را که در آغاز قرن نوردهم از جانب Hegel نخستین ملت تاریخ ساز جهان نامیده شد در آغاز قرن بیست و یکم به دو قدمی فراموشخانهً همین تاریخ رسانیده باشد .
گفتگوئی با « شجاع الدین شفا » - به مناسبت انتشار کتاب
{ پس از هزاروچهارصد سال }
;';';';';';';';';';';';';';
ما -اينك- بيش از هر زمان ديگر نيازمند به شهامت و شجاعت اخلاقي هستيم
تا حقيقت را ( همهْ حقيقت را ) ابراز كنيم ،
و آنچه را كه تا حالا ( بدلايل مذهبي يا سياسي )
مدفون بوده از دل تاريخ مان استخراج كنيم.
ملتي كه تاريخ خود را نشناسد؛ ناچار است آنرا تكرار كند.
« بــابـــک دوســــتـــدار »
'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
بـی خــدا وکــــافــرم؛از اهــل ايـمان نـيـســتـم
زادهً ايــران زمـيـنــم ؛ مـــن مــســلـمـان نيـسـتـم
-------------------------------------------------------------------
0 شـمـا چــه می گوئيـد؟:
Post a Comment
<< Home