Friday, December 25, 2009

جـانـم فـدای ایــران


عبور از اسلام و حکومت اسلامی


احمد پناهنده


ملت ایران از ارزش های اسلامی و انقلاب اسلامی فاصله می گیرند و گام به گام به خویشتن ِ خویش ایرانی و ارزش های ایرانی پیوند می خورند.


همین دیروز بود که در روز " قدس سابق " همه ی نقشه ها و تبلیغات نخ نمای ضد ایرانی ِ حکومت اسلامی که آمده بودند روضه ی ضد اسرائیلی برای فلسطین و آزادی " قدس " بخوانند و اشکی برای تروریستهای جهاد و حماس و حزب الله بریزند با عکس العمل ِ شدید و به موقع ِ وجدانهای بیدار ایرانیان روبرو شد که با شعار " نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران " همه ی ارکان حکومت پلیدشان را بلرزه انداختند که هنوز هم دایناسورهای از گور ِ زمان گریخته از طنین صدای ِ جانم فدای ایران رعشه ی مرگ می گیرند و در هر فرصتی با ناله ی جگر سوز، زوزه می کشند که چرا ملت ایران می گوید " جانم فدای ایران "؟



اسلام باید به جای سزاوارش فرو کشیده شود و به مسجدها و سر ِ گورها برگردد تا آهسته آهسته کمرنگ و سپس بی رنگ گردد.

فراموش نکنیم که این عبور تدریجی از حکومت اسلامی بر بستر آگاهی از فرهنگ ایرانی و پیوند خوردن به اصل خویش ایرانی دنبال می شود و گام به گام در روزهای ِ متعلق به حکومت اسلامی و همه ی دُم وُ دنباله هایش، گلویشان را می فشارد و با پیوند خوردن به رهبری اصیل ِ ایرانی با پشتوانه ی 57 سال سازندگی که ایران را از قعر عقب افتادگی ِ قاجاریه به قرن بیستم پرتاب کرد و ایرانی را از ذلت وُ خواری وُ عقب ماندگی بیرون کشید، حکومت اسلامی و روضه خوانان اسلامی و همه ی نا ایرانیان ِ به ظاهر ایرانی اما ضد ایران را به جای سزاوارش فرو خواهد کشید.

روزهای در پیش اثبات این نگاه را در تاریخ ثبت خواهد کرد.

آدامـــه[+]


Labels:

Monday, December 21, 2009

تعـزيــه حسينعـلـى منتظــرى


به درك واصل شدن آخــونــد‏العظمی حسينعلى منتظرى


سرباز كوچك


به درك واصل شدن آيت الله‏ ‏العظمی ‏شيخ حسينعلى منتظرى را به ايرانيان شادباش، و به حاجيه عبادی، ابراهيم يزدی و ديگر اعضای باند حقوق بشری استيت دپارتمنت تسليت ميگويم. انشاالله آخرين غم تان نباشد.

سرباز كوچك[+]




پيام مادام شيرين عبادی[+]
،برنده جایزه صلح نوبل، بمناسبت مرگ
پدر "حقوق بشر" ايـران!؟


زباله دان "ايران پرس نيوز" يكپارچه كربلايی شد!


تو پدر "حقوق بشر" در ایران هستی‌ و میلیون‌ها چون من فرزند و مرید داری... پدر ما را به بخش که تو بزرگواری.
پدر کوتاهی فرزندانت را تاریخ جبران خواهد کرد.
شيـريـن عبـادی



برای حسینعلی منتظری اشک می ریزید!؟
برای منتظری به سینه می کوبند، و از یاد برده اند که آن شیخ به “رحمت” رفته، چگونه ولایت فقیه را به مردمی که نمیدانستند “انقلاب” یعنی چه، نتقیه کرد و هیچکس هم آخ نگفت. محمد کماندو را از یاد برده اند که چگونه به فرمان پدر در راه بیروت و قم در حال رفت و آمد بود، و گروه های چریکی پرورش میداد و دیوانگی را بهانه ای کرده بود برای رواج اغتشاشی که ترس آزا و مردم فریب بود. برای حسینعلی منتظری، برای همانی که گربه نره اش می نامیدند، برای نایب ولایت فقیه که بر سر تقسیم قدرت با خمینی در افتاد اما بر نیافتاد(!)، دلسوزی می کنند و اشک تمساح میریزند و او را سمبل “آزادی” می نامند. تندیس تقدیمش کردند و او را نلسون ماندلای ایرانی نامیدند، و شرم هم نکردند. تاریخ اما به یاد خواهد داشت، و داوری تاریخ را نمیتوان نادیده نگرفت؛ اگر الله هم به حسابش نرسد، تاریخ به حسابش خواهد رسید!
«ذره بيـن و بلنــدگــو»[+]


سوگــواری سـيــاسی
قـُم - سی ام آذر ۱۳۸۸ - بيست و يکم دسامبر ۲۰۰۹

حزب الهی هـا: منافق حیاكن /// شهر قُم را رها كن

سبــزالهی هـا: پول نفت چی شده /// خرج بسیجی شده
سبــزالهی هـا: مرگ بر طالبان /// چه کابل چه تهران
سبــزالهی هـا: ابلفضل علمدار /// صـانـعــی را نگه دار
سبــزالهی هـا: اين ماه ماهه خونـه /// بسيــج سرنگونــه
سبــزالهی هـا: عزا عزاست امروز///جنبش سبز ایران/// صاحب عزاست امروز


گرگ گله مــــُـرد
يکی ديگر از گرگان گله مُرد... گرگی که بنيان گذار ولايت فقيه و يکی از نويسندگان اصول ولايت فقيه و قانون اساسی ولايت فقيه بود مُرد... و آرزوی برنيامده ای را به کسانی که در پی آن بودند اورا به مقام ولايت فقيهی برسانند و جايگزين علی خامنه ای بکنند به همراه او به گور رفت...

منتظری مـُرد...
با مرگ اين گرگ گروهی در طيف مجاهدين خلق، در رنگ سبزی ها و جبهه ملی و برخی از عوامل وابسته به طيف ارتجاع سرخ و سياه از جمله [اکثريتی ها] توده ای های بی وطن، با نوشته ها و جهت گيری های خود نشان دادند در کجای اين خط ايستاده اند...
ح-ک

Labels:

Saturday, December 19, 2009

«جنگ، ادامه سیاست با ابزاری دیگر است»


رابطه دو شعار با «جنـگ برای صلـح»


الاهه بقراط



هنگامی که صلح از طریق [شيـوه] اینان [رژيـم اشغالگر جمهوری اسلامی] در خطر قرار می‌گیرد، آنگاه جنگ، ناگزیر می‌گردد.
ایرانیان حق دارند هنگامی که سخن از «خطر»، «تهدید» و «جنگ» می‌رود، خود را مخاطب احساس کنند.
امروز شرایط به گونه‌ای است که احساس صلح و امنیت، هم از آنکه سرکوب می‌کند، و هم از آنکه سرکوب می‌شود، رخت بر بسته است!؟

نه این مردم، مردم سی سال پیش هستند و نه این رژیم، رژیمی است که تازه با وعده و وعیدهای آزموده نشده بر سر کار آمده باشد

و نه جنگ، جنگی است که مانند عراق طمع به خاک ایران داشته باشد!

این بدبینی نیست اگر بر این باور باشیم که ذلیل و ضعیف شدن ایران اگر آرزوی همسایه‌ها و کشورهای منطقه نباشد، دست کم سبب ناراحتی و زیان آنها نیز نخواهد شد.
[رژيـم اشغالگر] جمهوری اسلامی! نمی‌داند در صورت درگرفتن یک جنـگ، نیروی خود را به کدام جبهه گسیل دارد؟؟؟
تا با کلید پلاستیکی بهشت بر گردن «شهید» شوند!؟

«زندانی سیاسی آزاد باید گردد». تا زمانی که این شعار در ایران تکرار می‌شود یعنی هنوز انسان و شهروند ایرانی امنیت فکر، بیان و فعالیت ندارد.

«تحجر، جنایت، دو پایه ولایت!»

آیا آن زمان نبودند کسانی که برای حفظ «ولایت» روحانیان بر زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم حاضر بودند غرق در «تحجر» دست به «جنایت» بزنند؟ آیا قتل امیرکبیر و قرة العین و میرزاآقاخان کرمانی، قتل صوراسرافیل و ملک المتکلمین، قتل احمد کسروی در صحن دادگستری و همین امروز قتل‌ نویسندگان و دگراندیشان را نمی‌توان در کارنامه «تحجر و جنایت» مدافعان و فداییان «ولایت» نوشت؟ مشکل در «فقاهت» نیست بلکه در جایی است که «فقیه» به «ولی» تبدیل می‌شود و یک تنه حکومت می‌کند.
خمینی بنیانگذار نظام [رژيـم اشغالگر] جمهوری اسلامی بود و نه یک ایران آزاد و آباد و سربلند! او نمی‌توانست چیزی جز این باشد. حکومت ولایت فقیه (چه مطلقه چه غیرمطلقه!) بیش از آن با «تحجر» پیوند داشت که بتواند برای اعمال «ولایت» خود بر جامعه دست به «جنـایت» نزنــد.


این تصویریست که در تاریخ خواهد مانـــد

این تصویریست که در تاریخ خواهد مانـــد تا بار دیگر نشان دهد چگونه می‌توان با پشتیبانی 98%ی، از شانه‌های مردم سقوط کرد و به زیر پای آنها افتاد.
تا زمانی که مردم حق و قدرت خود را مطالبه می‌کنند و مدافعان «تحجر» برای حفظ «ولایت» از یک سو به «جنایت» و از سوی دیگر به تهدید جهان می‌پردازند، نمی‌توان مطمئن بود که مجموعه این شرایط به «جنگ» منجر نخواهد شد.
جنگی که دیگران برای حفظ «صلح» ناگزیرش می‌پندارند!؟
صلحی که اوباما جایزه‌اش را پیشاپیش دریافت کرده است!

کیهان لندن 17 دسامبر 09
الاهه بقراط
www.alefbe.com


Labels:

Sunday, December 06, 2009

جمهـوری اســلامی خـواهـان


چارچوب نظام [رژيـم اشغالگر] نه تاکتیک است نه استراتژی

فرید راستگو


جمهوری اسلامی خواهان با این بیانات که شعار «تند» ندهید، قصد دارند جنبه مثبت جنبش آزادیخواهانه مردم را که همانا کثرت گرائی آنست نابود سازند و آنرا مبدل به تک گرایشی و تک صدائی یعنی همان وحدت کلمه خمینی کنند تا در آینده با طرح شعاری همچون شعار "حزب فقط حزب الله / رهبر فقط روح الله"، صدای دیگران را در گلو خفه کنند... باید در مقابل نظراتی که خواهان تک صدائی کردن و به انحصار درآوردن جنبش آزادیخواهانه مردم هستند ایستاد زیرا فردا را امروز می سازیم ...


• آدم خوری و آدم کشی با نطفه نظام [بخوان؛ رژيـم اشغالگر] ولایت فقیه بسته شده است و اگر امروز حکومتگران جنبش مردم را سرکوب می کنند و با دستگیرشدگان در زندان بدترین و غیرانسانی ترین رفتار را انجام می دهند بخاطر طرح شعار تند یا کند از طرف تظاهرکنندگان نیست بلکه سرکوب، شکنجه و اعدام تنها وسیله حفظ نظام [رژيـم اشغالگر] جمهوری اسلامی در مقابل آرام ترین و مسالمت آمیزترین اعتراضات حق طلبانه مردم است.

• شعارها و برنامه های مطرح شده از طرف مدعیان رهبری جنبش [موسوی، کروبی، خاتمی] هدفمند نیست و چگونگی ساماندهی آینده جامعه و کشور را روشن نمی کند، زیرا مردم بدنبال احقاق حقوق خویش هستند و می خواهند بدانند سرنوشتشان چه می شود.

• وقتی هدف جنبش [سبـز موسوی و شرکا] رساندن مردم به حقوق شان نیست، دلیلی ندارد آنان جان و زندگی خود را نابود کنند که احمدی نژاد برود و موسوی بیآید.


• فشرده قوانین این نظام [بخوان؛ رژيـم اشغالگر] در قانون اساسی جمهوری اسلامی متجلی شده است، که بر فراز آن نه حقوق بشر که حقوق ولی فقیه مندرج شده است. اقدام در چارچوب قوانین نظام [بخوان؛ رژيـم اشغالگر] به معنی بیرون نرفتن از محدوده ولایت فقیه و زندانی کردن مردم در جهنمی که ولی فقیه برای مردم ساخته است .

• ترس نیست که مانع همگانی شدن جنبش مردم و گسترش اعتصابات در کشور می شود برعکس ابهام از آینده موجب یاس می گردد و این یاس از ترس برای جنبش آزادیخواهانه مردم خطرناک تر است.

• در فضای آلوده، مملو از گازهای متان و دی اکسید کربن و ذرات معلق و دوده سیاه [رژيـم اشغالگر اسلامی] کسی قادر به نفس کشیدن نخواهد بود، آن نفسی را که مردم می کشند در واقع مرگ تدریجی است و آنانی که بدنی حساس و ذهنی خلاق دارند در هوای آلوده یا مسموم می شوند و یا به انواع سرطان های کشنده مبتلا می شوند.


جنبش سبز یک هدف دارد و آن جابجائی احمدی نژاد با موسوی یا کروبی است!؟
• عزت الله سحابی [رئیس شورای فعالان ملی - مذهبی] و جمهوری اسلامی خواهان، از شعارهای ۱٣ آبان ناراحت شده اند و می گوينــد: «برخی اتفاقات که در روز ۱۳ آبان افتاد به معنای ساختارشکنی بود، در حالی که در بیانیه‌های خاتمی، موسوی و کروبی سخنی از براندازی و ساختارشکنی نیامده است و اگر قرار باشد ساختارشکنی جزو برنامه‌های جنبش سبز نباشد که نیست باید مقامات قانونی کشور به رسمیت شناخته شوند».

• عطاالله مهاجرانی، در سخنرانی خود در دانشگاه واشنگتن، ابراز می دارد که: «خواست جنبش سبز اینست که انتخابات ریاست جمهوری ابطال شود و انتخابات جدید برگزار شود. این را هم بدانید که ما به دنبال جدائی دین از حکومت که هیچ، به دنبال برقراری دمکراسی هم نیستیم چون دمکراسی در کشوری مثل کشور ما فعلاً - حتی به روزگاران – قابل برقراری نیست».


• عطاالله مهاجرانی و شرکا، به مردم می گویند: بیائید در خیابان کشته شوید و در زندان ها مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار بگیرید تا دوباره ما به قدرت برسیم و اصلاً هم انتظار نداشته باشید حاکمیت از آن شما باشد زیرا دمکراسی در کشوری مثل ایران با وجود امثال من فعلاً فعلاً ها قابل اجرا نیست و بنا براین نباید شعارهای تند داد و ساختار شکنی کنید.

• عزت الله سحابی، می گويــد: "اگر قرار باشد ساختارشکنی جزو برنامه های جنبش سبز نباشد که نیست باید مقامات قانونی کشور به رسمیت شناخته شوند".
دیگر نمی شود از این روشن تر به ملت ستمدیده ایران گفت و فهماند شما هیچ هستید و حفظ نظام همه چیز. این یعنی نادیده گرفتن منافع اساسی آحاد ملت و فدا کردن آن در مقابل منافع نظامی [بخوان: رژيـمی] که سی سال است ایران را غصب [بخوان: اشغال] کرده است و ایرانیان را در کلیه امور به سیه روزی و تباهی کشانده است و هم اکنون با سیاست های نابخردانه خود در سطح بین المللی کشورمان را در خطر تجزیه و حمله بیگانگان قرار داده است.


• جمهوری اسلامی خواهان، بعد از ٣۰ سال دفاع از این نظام [بخوان؛ رژيـم اشغالگر] باید بگویند برای مردم ایران چه کرده اند؟ آیا مشکلی از هزاران مشکل مردم ایران را مثل بی عدالتی سیاسی و اجتماعی، مشکل نبود آزادی ها، مشکل نابرابری حقوقی انسان ها و مشکل فساد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را حل کرده اند؟
همین نظام [بخوان؛ رژيـم اشغالگر] ولایت فقیه عامل فقر، بدبختی، عقب ماندگی، فحشاء، فساد و تبعیض های جنسیتی، دینی و فردی است که شما می خواهید جنبش آزادیخواهانه مردم را فدای آن سازید.

آنانی که سعی می کنند جنبش آزادیخواهانه مردم را در چارچوب نظام [بخوان؛ رژيـم اشغالگر] محدود و محبوس سازند هدفی جز تعطیلی آنرا ندارند.

ادامـــــــه[+]




Labels: