Friday, December 30, 2005

وقـاحت و حمـاقـت!؟


تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


دو چيز است كه حد و نهايتى ندارد، وقاحت و حماقت، وقاحت بى حد را آخوندها دارند و حماقت بى حد را پيروان ايشان!؟

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


رسالت هیچکس، حتی پیغمبر اسلام این نبود که همه دنیا را مسلمان کند.

هوشنگ معین زاده
به نقل: از کیهان لندن 22 دسامبر شماره 1087

اینکه چرا چند سال بعد از فوت پیغمبر اسلام، مسلمانان مانند مور و ملخ به کشورهای دیگر سرازیر شدند، داستان دیگری دارد که به هیچ وجه ربطی به اسلام و خدا پرستی و دین و ایمان ندارد. در این باره بسیاری از پژوهشگران چه شرقی و چه غربی با دلیل و مدرک علت حمله اعراب به کشورهای دیگر را بررسی کرده و نوشته اند. در اینجا به عنوان نمونه تنها به ذکر یک سند بسنده می کنیم ، آنهم نامه عُمر ابن الخطاب آغازگر و عامل اصلی حمله به کشورهای دیگر، به عمرو عاص و پاسخ او به عُمر ابن الخطاب است و واکنش همین خلیفه در مقابل غنائیمی که برایش فرستاده بودند:
- محمد علی خلیلی در( ظلم تاریخ ) مینویسد:« از نامه عُمر به عمرو عاص میتوان به علل اقتصادی کشورگشایی اعراب(یامعنویت اسلام) پی برد.ترجمه این نامه چنین است:

«از بنده خدا عُمر؛ امیر مومنان؛ به عمرو عاص . سلام برتو؛ ای عمرو؛ به جان خودم سوگند که اگر من و همراهانم از گرسنگی بمیریم؛ تو و همراهانت که سیر هستید هیچ نگران ما نمی شوید؛
چرا غنیمت نمی فرستی؟!!! بداد برس؛ بداد برس؛ بداد برس!!!» و عمرو عاص در پاسخ چنین نوشت: « به بنده خدا امیر مومنان از بنده خدا عمرو عاص: و اما بعد؛ لبیک لبیک؛ کاروانی از خواربار برایت فرستادم که آغازش نزد تو و پایانش نزد من است !!!).

- ابو یوسف انصاری د رکتاب الخراج در رویه 55 می نویسد: « ... وقتی غنائم ایران را نزد عُمر آوردند ؛ بار ها را گشود و چشمانش به آنقدر گوهر و مروارید و زر و سیم افتاد که هرگز ندیده بود بگریه افتاد؛ عبدالرحمن بن عوف به او گفت: "جای شکر است چرا گریه می کنی" ؟ گفت: "آری ولی خداوند اینهمه ثروت را بمردمی نداد مگر آنکه دشمنی و کینه را میانشان افکنده باشد" ».

با اندک تاملی در نامه عُمر ابن الخطاب هر انسانی با کمترین بضاعت علمی متوجه می گردد که حمله اعراب به کشورهای دیگر به چه منظوری انجام گرفته است. در نامه این امیر مومنان، یک کلمه از خدا و خداپرستی و دین اسلام و گسترش آن نیست، بلکه طلبش سیر کردن شکم گرسنه خود و دیگر اعراب است.

تمدنی که در قرن پنجم هجری مُرد، تمدن اسلامی نبود، بقایای تمدن ایران و تمدن ملل متمدن قبل ازظهور اسلام بود.

اینکه آیا تمدنی بنام اسلام وجود داشت که بمیرد؟آیا اسلام و اسلام آورندگان حامل تمدن بودند؟ تمدن حاصل تلاش و کوشش مردمان متمدن است، آیا اسلام آورندگان مردمان متمدن بودند؟اگر بودند گوشه هایی از متمدن بودن آنها را بازگو کنید که به تاریخ تمدن بشریت افزوده شود.
تمدنی که اسلامزدگان می کوشند به اسلام پیوند بزنند، ادامه تمدن کشورهایی بود که قبل از تازش اعراب صاحب تمدن بودند. این ملت های متمدن تنها در دورانی که شمشیر تاراجگران عرب از کار افتاده بود، توانستند نفسی بکشند و تمدن گذشته خود را بازسازی کنند. اگرصاحبان این تمدن بناچار به زبان اشغالگران عرب، سخن می گفتند و مینوشتند، ربطی به اسلام نداشت. مهمتر از همه اینکه اعراب مسلمان به گفته قرآن همه علوم و فنون را در کتاب خود داشتند و خود را نیازمند علم و دانش و معرفت نمی دانستند که به دنبال آن بروند. مگر در قرآن نیامده است که:«هیچ خشک و تری وجود ندارد که کتاب قرآن آنرا مورد بحث قرار نداده باشد(ولارطب ولابس الافی کتب مبین)(آیه 59 سوره انعام)
در میان کسانی که کاروان تمدن قرن های سوم و چهارم و پنجم هجری را راه می بردند، چند عرب مسلمان وجود داشت که شما تمدن ملل متمدن آن روزگاران را تمدن اسلامی می نامید؟

ما تمدنی بنام اسلام نداشتیم و نداریم. همچنانکه تمدن مسیحی و یهودی و بودایی و غیره هم نداریم.

اگر چند صباحی در دوران سطله اعراب مسلمان، تمدنی بوجود آمد، تمدن ایرانی و تمدن دیگز ملل متمدن قبل از اسلام بود که اسلام آورندگان افتخارات آنرا نیز مانند بسیار چیزهای دیگر ملل تحت اشغال خود به عنوان غنیمت جنگی تصاحب کردند و بنام خود به ثبت رساندند.
پاريس 17 نوامبر 2005 – هـوشنگ معين راده
متن کامل اين مقالهً رادرکیهان لندن 22 دسامبر شماره 1087 مطالعه بفرمائيد

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

از قبضه روح کننده گان

... آخوندها و ملّایان و فقها و مراجع تقلید بوزینه ای از خاصمان(دشمنان) سر سخت « اندیشیدن و بازاندیشی و نو اندیشی و ایده آفرینی » هستند؛ زیرا خودشان هیچ مایه ای برای اندیشیدن ندارند. آنها به جای آنکه به خود زحمت بدهند ایده ها و افکار نو را بفهمند و دریابند، تمام همّ و غم خود را بر این می گذارند که ایده ها و افکار تازه را نه تنها زشت و تحریف و لجن مال کنند؛ بلکه آفریننده ی چنان ایده ها و افکاری را نیز از لحاظ فیزیکی نابود کنند. کلمه ی « روحانی » بر شالوده ی تجربیاتی که تاریخ و فرهنگ و مردم ما دارند در اصل به معنای انسانی نیست که در باره ی فراگستری و فراخبینی و خودگشایی فکری و گشوده اندیشی خودش و انسانهای دیگر می اندیشد و تلاش می کند؛ بلکه به معنای قصّابی می باشد که به محض تمییز و تشخیص دادن نشانه هایی از « روح » در دیگر انسانها به قبضه و سر به نیست کردن آن، همّتی الهی و خالص کانیبالیستی می کند. « روحانی » در ایرانزمین به کسانی می گویند که « قبضه روح کننده » هستند و قصّاب آفرینشگران روح و فرهنگ. ما ایرانیان با تمام ذکاوتهای هزاره ای خود در عرصه ی فرهنگ و دانش بشری، سرانجام ابعاد بلاهت خود را نیز بیش از دو دهه است که در ایجاد و دوام حکومت قصّابان روح به محک زده ایم تا آنها بتوانند سراسر آن چیزهایی را درو و سر به نیست کنند که هزاره ها برای به ثمر رسیدنشان جانفشانیها شده است. فریاد از این حماقت! فریاد!.
متن کامل[+]"کيهانگشت"

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم

Sunday, December 25, 2005

بـی آبـرويـان را شـرم نيست!؟


تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

..::: به امضای دل ::..

آخرين سروده سيمين بهبهانی

اي ديار روشنم، شد تيره چون شب روزگارت
کوچراغي جز تنم کاتش زنم در شام تارت:

ماه کو، خورشيد کو؟ ناهيد چنگي نيست پيدا!
چشم روشن کو؟ که فانوسش کنم در رهگذارت؟!

آبرويت را چه پيش آمد که اين بي آبرويان
مي گشايند آب در گنجينه هاي افتخارت؟

شيرزن شيرش حرام کام نامردان کودن
کز بلاشان نيست ايمن گور مردان ديارت

مي فروشند آنچه داري: کوه ساکن، رود جاري
مي ربايند آهوان خانگي را از کنارت

گنج هاي سر به مهرت رهزنان را شد غنيمت
درج عصمت مانده بي دُردانگان ماهوارت

شب که بر بالين نهم سر، آتش انگيزم ز بستر
با گداز سوز وساز مادران داغدارت

در غم ياران بندي، آهوي سر در کمندم
بند بگشا- اي خد!- تاشکر بگذارد شکارت

مدعي را گو چه سازي مُهر از گِل درنمازت
سجده بر مسکوک زر پُر سودتر آيد به کارت!

اين زن - اي من- برکمر دستي بزن، برخيز ازجا:
جان به کف داري همين بس بهره از دار وندارت!
پنجم ديماه 1384- تهــران


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم

Saturday, December 24, 2005

شيادان لکاتـــه!؟


تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


به جای لعنت به تاریکی ، شمعی بر افروز/همنشين بهار


ايران زمين، که امثال مانی و مزدک و بومسلم و استادسيس و صاحب الزنج و بابک و مازيار و سي‌بو‌‌يه و المقَفع ... را در دامان خويش پرورانده است، سرزمين‌ ِ رادمردان قرمطی و علوی و اسماعيلی و حروفی و بابی و مجاهدان مشروطه و جنگل...، ميهن ِ قره العين و مصدق و فاطمی و وارطان و پويان، مهد حنيف و گلسرخی و پاکنژاد و موسی و الله قلی و هزاران هزار قلب شوريده و عاشق ــ برای رسيدن به صبح آزادی، همواره با شب های تيره و تار گلاويز شده و سر از پا نشناخته است.
بررسی جنبش های انقلابی در ايران نشان می دهد که کشور ما از جهت سنن قيام خلق و نبرد بی امان عليه ستمگران بسيار غنی است، چه بسيار بودند شمع های شبانه، که خوش و بی پروا سوختند تا روشنی بخش محفل ديگران باشند و چه جان های پاکی که فدای آزادی نشد.
به راستی در اين ميهن سربردار، کدام روز بود که سياوشی به خاک نيافتاد يا «ابراهيم» ی در آتش نمرود نسوخت؟

در شرائطی که قلم قرشمال‌ِ نوکران استعمار و ارتجاع بذر یأس می‌پاشد، در حالی‌که به قول دکتر ساعدی «شبه‌نويسندگان» و «شبه‌روشنفکران» چون «شبه وبا» فضا را مسموم کرده، طنز را هم به لودگی می‌آلايند و با آرمان‌زدائی و مدح و ثنا، و های و هوی، نسل جوان ما را که چون تشنه به آب و خسته به خواب، به کند و کاو در تاريخ معاصر ايران نيازمند است، دست به سر می‌کنند ــ بازهم بايد بايد چون شرائط خيلی حساس است (کی حساس نبوده؟) ، تنها کليشه‌ای و بفرموده نوشت؟...
متن کامل[+]همنشين بهار//1384- دی

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم

Wednesday, December 21, 2005

اســلام شنـاســی!؟


تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


سفسطـه ها و مغلطـه ها
برنامه های آموزشی - ديداری آقای مهندس بهــرام مشيـری [+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


کجا شاهنامه آخرش خوش است؟همنشین بهار


امیدوارم اشتباه نشود، در تاخت و تاز و ویران‌سازی‌ِ کسانی که در ایران‌زمین، به جای «دعوت همه به اسلام»، «تحمیل اسلام بر همه» را دستور کار خود قرار دادند، هیچ تردیدی نیست.
بی‌خود که مردم ما نمی‌گقتند «نه شیر شتر و نه دیدار عرب» !
تازیان حتی به آداب و رسوم نیاکان ما نیز تاختند.

حمله اعراب به ايران چه از نظر سياسی و چه از نظر اجتماعی ـ اقتصادی از حملات اسکندر و مغول و غُز و تيمور...موثرتر بود. نهاد دين و دولت را در شخصيت خلفا و سلاطين تمرکز داد و علاوه بر به کرسی نشاندن یأس و دوچهرگی و مشیت گرائی کور و قناعت سیاه، بنده پروری و چاکرمنشی و روحيه قبيله ای را هم رواج داد.

با حمله اعراب، فرهنگ بدوی عرب با اشرافییت دوران ساسانی مخلوط شد وجامعه را دچار تناقضات سهمگین روحی و روانی و فرهنگی سیاسی کرد که هنوز کمر راست نکرده است. این ها همه به جای خود درست، امّا اجازه می‌خواهم بپرسم آیا ما حق داریم در دافعه آنچه «عَرب‌زدگی» می‌نامیم، ری و روم و بغداد را به هم ببافیم و با نفی دیگران خود را اثبات کنیم؟
متن کامل مقاله نوشته "همنشین بهار" - 20 آذر 1384[+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



گیرم «سی‌بویه» بود فاضل/از کوشش او‌، تو را چه حاصل؟ همنشین بهار


هنگامی که خلقی برای آزادی بپا‌ ‌خیزد، از درون شب تار می‌شکوفد گل صبح، زنجیرها یکی بعد از دیگری می شکند. باید بشکند...

از سال ۳۱ هجری که چراغ «یزدگرد» در گردباد افتاد، تا سال ۱۲۹ هجری که ابومسلم پرچم مقاومت را در دست گرفت، حدود یک قرن جامعه ایرانی همچون صاعقه زده ها گیج و ویج بود، اما کم کم «درد»، درد ِتحقیر و غم‌های عزیزی که قدمش مبارک باد به دادش رسید و تکانش داد و در برابر عَرب زدگی و دجالانی که در جلد ِاسلام رفته بودند ــ قد عَلم کرد.

نیاکان ما برای رهائی از دست اعراب و نیز، ترکان غزنوی و سلجوقی و خوارزمی، و سپس مغول و تاتار ... از قیام ابومسلم تا آخوندبازی های دوران صفویه ، ۸۰۰ سال ! بیچارگی کشیدند و مبارزه کردند تا ایرانی بمانند و به بیگانگان تسلیم نشوند... چه «حلاّج» ها که بر دار نرفت و چه «عین القضات» ها که شمع‌آجین نشد...
بعد از صفویه که خود به قول فردوسی «یکی داستانی‌است پُر آب چشم» ــ بماند...

هنوز زنجیر محنت نگسسته و از مرز و بوم غم نگذشته‌ ایم! هنوز ایران ما غرق در بلا است و نوادگان «سندی بن شاهک» و «حجاج بن یوسف» از پستان دین شیر دنیا می دوشند...
مگر نه اینکه در این شب های تار، قلم قرشمال نوکران استعمار و ارتجاع، بذر یأس می کارد و در چشم صبح خاک می پاشد؟ مگر نه اینکه سنگ‌ها را بسته اند و سگ‌ها را رها کرده اند.
در برابر تندباد عصر جدید، که طالبان نفت و دلار، دَم به دَم «راهبندان» ایجاد می کنند و برچسب می زنند ــ فریاد ابوالقاسم فردوسی، شمشیر ابومسلم خراسانی، رندی حافظ شیراز، طنز عبید زاکانی و شب‌زنده داری «سیبویه»... همه انگشتان یک دست اند و باید با هم بر سر خصم بکوبند...
متن کامل مقاله نوشته "همنشین بهار" - 28 آذر 1384[+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

Friday, December 16, 2005

خط خطی کردن صورت مساًلـه!؟


تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

چگونه می توان صورت مساًله را تغير داد و خاک به چشم مردم پاشيد و ايران و ايرانی را به نابودی کشيد!؟

"چرا ناگهان دوز ضد اسرائيلي نظام بالا رفت؟"
پاسدار - بسيجی احمدی نژاد و استراتژيست های هوشيارش (محمد جواد اردشير لاريجاني)، دارند به زيركانه ترين شكل ممكن و با ابزارهاي فوق العاده محدودي كه در اختيار دارند، «موضوع دعوا» و «طرف دعوا» را «به دلخواه خود» تعيين مي كنند

آنها با رويكرد ضداسرائيلي اخير خود و «بالا بردن دوز مذهبي بحران» دارند:

الف: فشارسياسي را از روي «حساس ترين نقطه» به «نقطه ي غير حساس تر»ي منتقل مي كنند. (از روي دستيابي قريب الوقوع به بمب اتمي به دشمني با اسرائيل)

ب: تبليغات رسانه اي متمركز شده بر روي «حساس ترين نقطه» را به سمت «نقطه ي غير حساس تر» ي منحرف مي كنند.(از روي خطر يك ايران هسته اي به خطر يك ايران يهودي ستيز)

"فرهاد جعفری"[+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


اســلام راستيـن و تـوتـالـيـتــاريـســم

(تمـام خـواهـی و سـلـطــه گــرائـی)اصول، مشخصات و ويژگي های توتالـيتاريسم
1 – وجـود يـک شخـصّيت گيـرا، کـيـش شـخصيت، اصالـت رهـبــر.
2 – ايـدئـولـوژی فـراگـيـر بـرای تشـريع تصـمـيـمـات پيشـوا يـا امـام.
3 – اعـتـقـاد بـه نـادانـی و گـمـراهــی اکـثـريت مـردم جـامـعــه.
4 – کـنتـرل و سلطهً گستـردهً پـلـيس سيـاسی و نـفی قـلـمـرو شخصی و خصوصی افـراد.
5 – ايـجـاد هـمـصـــدائـی و "وحــــدت کـلـمـــــه".
6 – بسـيـج و بسـيـج تــوده ای.
7 – ايجـاد "جامعـهً بی طـبـقـه".
8 – ضـدّيـت بـا آزادی و دمـــوکــــراســـی.
9 – ضـديـّت بـا روشـنـفــکـــران.
10 – اقـتـبــاس و اسـتـفــاده از واژه هـا و مفـاهـيم سايـر مکاتب فـلـسفی و جامعه شناسی مــدرن.

ولايــت فـقـيـه (رهـبـر) و اسـتـقــرار يـک ديـکـتـا تــــوری تـوتـالـيـتـــــر

5 – ايـجـاد هـمـصـــدائـی و "وحــــدت کـلـمـــــه"
هم نظام اسلامی و هم نظام توتاليتـر کوشش می کند تا ميان توده های مردم، هـمـصدا ئی و "وحـدت کلـمه" ايجاد نمايد. کسانی که همراه و هـمـصدا نيستند يا بايد مطيع و خاموش شوند و يا بايد از بين بروند،
از ايـن رو: سـازمـان هـای دمـوکـراتـيـک، کانـون هـای روشنـفـکـری و اقـلـيـت هـای مـذهـبـی کـه بـا سيـاست حکـومت هـای تـوتـالـيـتــر يـا اســلامی مـوافـق نيستنـد مورد هـجـوم اوبـاش، هـواداران و پـاســداران رژيــم قــرار می گـيــرنــــــــد.

6 – بسـيـج و بسـيـج تــوده ای
بسـيـج و بسـيـج تــوده ای يکی از جنبه های اساسی رژيم های توتالـيتـر است. منظور از "بسيج" فـراگـردی است که رژيم های توتالـيـتـر بوسيلـهً آن می خواهند مردم را به پشتيبانی از هدف های رسمی، فّعال سازند، زيرا – بر خلاف حکومت های استبدادی ديگر– رژيم های توتالـيتـر تنها به حمايت غـير فّعال يا خاموش مردم، قانع نيستند بلکه می خواهند مردم با شور و اشتياق در اجرای هـدف های شان شرکت کنند. در اينجا کانونی گشتن ارادهً عمومی برای تحقق آرمان های رهبر يا امام به يک هـدف اصلی و اساسی تبـديل می شود. اعـتقاد به بسيج توده ای در نظام های فاشيستی از اين ديدگاه ناشی می شود که توده ها– ذاتاً– کـنـش پذير، غـيـر مـتـفـکـر، نا بالغ و دست آمـوز هـستند. بايد توجه داشت که بسيج تـوده ای با کمک اجبار های پـنـهـان و آشـکار، از بـالا تــدارک می شود و بنابراين بايد آن را در متن اجبار داوطلـبـانه در نظر داشت. وقـتی مثلاً گـفـتـه می شود که: "عـضويـت در نيـروی مسلـّح اس.اس يـا سپاه پاسداران يا بسيج، داوطلـبـانه است" و در عـين حال اعـلام می شـود که: "هـر کـس پيشـوا يا امام را دوست دارد نبايد از انجام اين خدمت سر باز زند" ديگـر، آزادی اراده از ميـان رفـتـه است. شـخـص، مـجـبـور است که برای عـضويت در آن سازمان "داوطـلـب" شود. بـر اين نوع اجـبار، بايد ارعـاب روحی و اجبار مـادی را نيـز افـزوده، کـسی کـه از دستور "پيشوا" اطاعت نکند، از بسياری حقوق و مزايای شغلی و اقـتـصادی– اجـتـمـاعـی مـحـروم خـواهـــد مـانــــــــــد.]
رژيـم هـای توتالــيـتـر بـا بسيـج تـوده ای کـوشش می کـنـنـد تـا خـود را "تجـلـّی آرمـان تـوده هـا" و "نـمــايـنــده و سـخـنـگــوی مـنـافـع خلــق" (امّــت) مـعّــرفی نـمـاينـــــــد.
جستاری از کتاب «ملاحـظاتی در تاريخ ايران» پژوهشی خواندنی از "دکتر ميرفطروس" [+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~



بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

Friday, December 09, 2005

اســلام واقعی همين است!؟


تاريخ رشـد و گـسترش اســلام را نمی توان فـهـمـيـد مگـر اينکـه ابتـداء
خصلـت خـشـن، تــنـد، مــهــاجــم و مــتــجــاوز آنـرا بشنـاسيـم.
::. مـيـرفـطـروس .::


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~


اجرای عدالت علوی و نبوی و اسلامی!؟

اسلام واقعی همان است که محمد و علی و بن لادن و خمينی و خامنه ای و خاتمی و شريعتی و ملاعمر و امروز احمدی نژاد و همه ی ديگر روحانيون می گويند و می خواهند، چه عمامه داشته باشند و چه نه. اين عدالت علوی و نبوی که اينان از آن دم می زنند تنها بانک و نان دانی و باب ارتزاق ائمه و روحانی و آخوند و ملا بوده و هست و تا زمانی که شما از خواب غفلت بيدار نشويد خواهد بود، بيرون کنيد اين جرثومه های فساد و پليدی را از سر سفره ايران. و به علوم انسانی امروز چنگ بزنيد و از سازمانهای بين المللی کمک بخواهيد، متحد شويد، بيدار شويد؛ بيدار!
از کرج محمد هادی معصومی روحانی هفتاد و هشت ساله [+]

~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~

هـرکولس شعله ور شد و سرنشينان جزغالــه!؟
بـه روايت روزنامه ها و خبرگزاری های رژيم:
ما می‌خواهيم برگرديم ولی اجازه نمی‌دهند!

حسن حيدری صدابردار صدا و سيما در گفتگوی تلفنی با همسرش: «هواپيما خراب است. خلبان حاضر نيست پرواز كند قرار است خلبان را تعويض كنند. ما می‌خواهيم برگرديم ولی اجازه نمی‌دهند!»

سقوط هواپیمای نظامی در یافت آباد تهران - تهران:۱۴:۱۰ , ۱۳۸۴/۰۹/۱۵ 0 مهــر

این هواپیمای نظامی دارای 84 سرنشین و10 خدمه بوده که به علت نقص فنی که از سوی خلبان نیز اعلام شده ، در حوالی سه راه آذری در یک منطقه مسکونی وپرجمعیت سقوط کرده است. تهران:۱۴:۵۳ , ۱۳۸۴/۰۹/۱۵ – مهر
هواپيما خراب است! ما مي خواهيم برگرديم ولي اجازه نمي دهند!؟؟؟

گفته می شود که خلبان هواپیما (ستوان گوهری) به دلیل نقص فنی هواپیما حاضر به انجام پرواز نبوده و بخش بزرگی از زمان تاخیر پرواز، به راضی کردن او سپری شده است. ظاهرا در نهایت نیز تنها به این دلیل انجام پرواز را پذیرفت که قرار شد در صورت خودداری او از پرواز، به جای او، کمک خلبان که مهارت کاملی نداشته، اقدام به پرواز کند. آیا این سخن درست است؟
ساعت 06:16 بعد از ظهر, چهار شنبه 16 آذر 1384 - فردا نیوز

به گزارش خبرنگار «فردا» اين هواپيما كه نزديك به 100 نفر سرنشين داشت، در شهرك مسكوني توحيد در ابتداي خيابان شمشيري تهران سقوط كرد.
ساعت 03:47 بعد از ظهر, سه شنبه 15 آذر 1384

خدا عفو عبدياني ۴۵ ساله فيلمبردار شبكه(6) - صدا و سيما
در آخرين گفت وگو با همسرش: «ساعت ۱۰ و ۳۰ دقيقه خدا عفو به من زنگ زد و گفت:« دو ساعت است كه در اتوبوس نشسته ايم نه ما را به سوي هواپيما مي برند و نه مي گذارند فرودگاه را ترك كنيم. گويا هواپيما خراب است. صدقه كنار بگذار، دلم شور مي زند!؟»
خدا عفو سه فرزند ۲۰ ساله، ۱۶ ساله و ۱۲ ساله دارد

پاسدار عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما گفت :
"شهدای سانحه هوایی با خدا معامله کردند و به هدف واقعی خود رسیدند".

سى-۱۳۰ حامل خبرنگاران و عكاسان مطبوعات، خبرنگاران، گزارشگران و تصوير برداران صدا و سيما، مسؤولان روابط عمومى ارتش و جمعى از افسران و درجه داران ارتش بود. همچنين اين پرواز با ۲۸هزار و ۵۴۰ ليتر سوخت پرواز مى كرد، ضمن اينكه بيش از ۲۶ سال از عمرش نمى گذشت و بيشتر براى حمل و نقل بار كاربرى داشت.
جمعه ۱۸ آذر ۱۳۸۴ - روزنامهً ایران - Fri, Dec 9, 2005

مدیر کل امنیتی وزارت کشور: جزئیات بیشتر سقوط هواپیما را از ارتش باید پرسید (؟)
تاکنون نماینده ارتش جلسه ای را با ستاد کل نیروهای مسلح در این زمینه تشکیل نداده است! زمان: ۱۶/۹/۱۳۸۴ | ۴:۲۷:۴۵ بعدازظهر - آريا نيوز

علت سقوط هواپیمای ارتش نقص فنی بوده است
زمان: ۱۶/۹/۱۳۸۴ | ۴:۲۴:۴۵ بعدازظهر
خبرگزاری آریا- ستاد حوادث غیرمترقبه کشور علت سقوط هواپیمای سی 130 ارتش جمهوری اسلامی ایران را نقص فنی اعلام کرد!؟

تماس خبرنگار آریا با دفتر وزیر کشور و مدیر کل امنیتی وزارت کشور بی نتیجه ماند. دفتر وزیر کشور گفت: سئوالات در مورد سقوط هواپیما را ستاد حوادث غیرمترقبه کشور پاسخ خواهد داد!؟

ستاد حوادث غیرمترقبه کشور نیز علت سقوط هواپیمای سی 130ارتش را نقص فنی اعلام کرد و پاسخ به سایر ابهامات در این خصوص را به عهده مدیر کل امنیتی وزارت کشور دانست که تماس خبرنگار آریا با مدیر کل امنیتی وزارت کشور تاکنون بدون نتیجه بوده است!؟

سخنگوی وزارت کشور: مرجع تعیین علت سقوط هواپیمای حامل خبرنگاران، ارتش است
زمان: ۱۶/۹/۱۳۸۴ | ۴:۱۵:۰۵ بعدازظهر
خبرگزاری آریا- سخنگوی وزارت کشور گفت: تعیین علت حادثه سقوط هواپیمای سی 130ارتش که حامل خبرنگاران بوده است از عهده مراجع غیرنظامی خارج و مسئولیت آن را ارتش عهده دار است!

به گزارش خبرنگار پارلمانی آریا، سخنگوی وزارت کشور گفت: علت سقوط هواپیمای ارتش که حامل خبرنگاران بوده است هنوز از ارتش به وزارت کشور اعلام نشده و به محض اینکه اعلام شود وزارت کشور اطلاع رسانی خواهد کرد!؟
میرعبدالهی در گفت و گو با خبرنگار آریا، افزود:
مرجع تعیین علت سقوط هواپیما ارتش جمهوری اسلامی ایران است و سرتیپ نامی در ستاد فرماندهی ارتش مشغول به تحقیق و بررسی در این خصوص است.
وی در عین حال گفت: مدیریت حادثه به عهده ستاد حوادث غیرمترقبه کشور بوده است که این ستاد به خوبی وظیفه خود را انجام داده است!؟
مدیرکل روابط عمومی وزارت کشور با تاکید بر اینکه وزارت کشور مرجع تعیین علت حادثه سقوط هواپیما نیست، تصریح کرد: مسئولیت اعلام علت حادثه زمانی که از ارتش به وزارت کشور اعلام شد به عهده این وزارت خانه می باشد!؟
سخنگوی وزارت کشور همچنین آمار تلفات این حادثه را 104 نفر عنوان کرد و گفت: 94 سرنشین هواپیمای حامل خبرنگاران همگی جان باختند و همچنین 10 نفر در محل سقوط هواپیما نیز کشته شده اند… وی افزود: این حادثه 50 مجروح داشته است که 28 نفر از آنان بستری شده اند و هیچ کدام از این 50 نفر مشکل وخیمی ندارند و رو به بهبودی هستند!؟

پاســدار صفار هرندي اين واقعه را نماد به هم گره خوردن خون ارتش، مردم و اصحاب قلم دانست
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي افزود:" برخي از اين خانواده‌‏ها گفتند كه براي ما شهادت و از دست دادن فرزند (؟) يك سوي قضيه است" و بحث عزت و حيثيت مملكت و سر افرازي اين مرز و بوم مهمتر است و دلمان نمي‌‏خواهد به واسطه تكرار چنين حادثه‌‏اي، لكه‌‏اي بر دامن پاك نظام ما بنشيند!؟

پاسدار ضرغامي گفت: يك جمع صميمي، فداكار و كارآمد از عزيزان ما در عقيدتي سياسي ارتش، نيروهاي مسلح، خبرگزاري‌‏ها، روزنامه‌‏ها و صدا و سيما به همراه كادر پروازي و خلبان شجاع اين هواپيما براي يك هدف مقدس كه به مشابه حضور در ميدان جنگ است، به ماموريت الهي رفتند و به هدف خود رسيدند و ما به حال آنها قبطه مي‌‏خوريم.
وي افزود: آرزوي ما و ملت عزيز آن است كه سرانجام ما و عاقبت كار ما همين شود كه مثل اين شهدا و اين پيكرهاي پاك سرنوشت زيبا و سرافرازي داشته باشيم.

ديروز صدا و سيما مصاحبه ای از پاسدار ضرغامی پخش کرد که گفته بود: سردار رحيم صفوی فرمودند هفته گذشته آقای افشار (خبرنگارِ کشته شده) با وی مصاحبه کرده بود و بعد از مصاحبه درخواست کرده بود يه عکسِ يادگاری با رحيم صفوی بگيره، سردارِ سپاه هم در پاسخ فرموده بودند:"اگه ميخوای عکس بگيری حرفی نيست، اما هرکی با من عکس گرفته شهيد شده"!؟؟؟

همشهری : اگر مقصران سقوط هواپيمای ( 30-130)
معرفی نشوند اطلاعات محرمانه خود را منتشر خواهيم کرد!؟ اطلاعات دقيقي درخصوص مسائل مربوط به اين حادثه به روزنامه رسيده است.

سازمان پزشکی قانونی کشور در اطلاعیه ای اسامی 100 تن از جان باختگان سانحه سقوط هواپیمای سی- 130 را که تا ساعت 12 پنجشنبه 17 آذر 84 مورد شناسایی قرار گرفته اند را اعلام کرد.

کادر پروازی و سرنشینان هواپیمای ( 30 – 130 ) شهید محسوب می شوند!؟
از آن جا که عزیمت هواپیمای یاد شده به سوی منطقه‌ رزمایش آبی و خاکی عاشقان ولایت جزء رزمایش تلقی می‌شود، برابر بند هـ ماده‌ 107 قانون ارتش، کادر پروازی و همه‌ سرنشینان هواپیما شهید تلقی می‌ شوند.
در این حادثه خبرنگاران، گزارشگران، تصویربرداران، عکسبرداران و عوامل فنی صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری‌ های ایرنا، ایسنا و فارس و روزنامه‌ها کیهان و همشهری و مسئولان فرهنگی و روابط عمومی ارتش، به ویژه مسئولان رسانه ‌ای ارتش و مسئولان فرهنگی و روابط عمومی ارتش، و از جمله امیر سرتیپ عباس واعظی جانشین معاونت فرهنگی و روابط عمومی ارتش و کادر پروازی به درجه‌ رفیع شهادت نائل شدند.

با دستور شهردارتهران، هم اکنون اعطای قطعه ای خاص برای این شهیدان دربهشت زهرا(س) بلا مانع است. این قطعه به صورت رایگان به خانواده های داغدار این سانحه هوایی از سوی شهرداری تهران اعطا خواهد شد. درحال حاضرتنها منتظرآن هستیم تا بنیاد شهید با ارسال نمابری به سازمان بهشت زهرا (س) به طور رسمی عنوان "شهید" را برای کشته شدگان سقوط هواپیمای نظامی "C130" اعلام کند تا در خصوص مکان این قطعه خاص تصمیم گیری شود.

با توجه به اینکه عزیزان یاد شده در حال عزیمت به منطقه عملیاتی رزمایش آب خاکی عاشقان ولایت بودند و چون بر اساس مقررات نیروهای مسلح هرگونه جابجایی عده وعده برای انجام رزمایش جزء لاینفک عملیات مانوری محسوب می شود، برابر قوانین و مقررات نیروهای مسلح کلیه سرنشینان هواپیمای (30-130)
عازم منطقه، شهید شناخته می شوند!؟ " بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس "

امير سرتيپ نامی، دبير ستاد بحران ارتش جمهوری اسلامی –
اين هواپيما که حامل جمعی از پرسنل ارتش و خبرنگاران بود و قصد عزيمت به منطقه جنوب را داشت، چند دقيقه بعد از برخاستن دچار نقص فنی شد و خلبان تلاش کرد در فرودگاه مهرآباد فرود آيد که متاسفانه در 100 متری باند فرود به يکی از ساختمانهای شهرک توحيد اصابت کرد و منفجر شد. دليل بروز سانحه ، نقص فنی در موتور شماره 4 اين هواپيما بود.
اين مقام مسئول گفت: 78 نفر از پرسنل ارتش جمهوری اسلامی در اين سانحه به شهادت رسيدند.

آفتاب : یک گروه ناشناس که خود را گروه شبه نظامیان ابو بکر خوانده مدعی شد هواپیمای ترابری (30-130) نظامی ایران را سرنگون کرده اند!؟ پنجشنبه 17 آذر 1384 ساعت 16:08
گروه ابو بکر که ادعای حمایت از اهل تسنن ایران را دارد - مدعی شده است که مبارزه خود را با نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق سرنگون ساختن این هواپیمای نظامی متعلق به سپاه پاسداران آغاز کرده است.

جعفرزاده! نماینده ماکو (عضو کمیسیون امنیت ملی)
130) گـفـت:. با غیر عادی دانستن سقوط هواپیمای (30

" با توجه به این که این هواپیما قابلیت این را داشت که حتی با یک موتور کنترل شود و به سادگی فرود بیاید سقوط این هواپیما در میان این دست از هواپیماهای نظامی بی سابقه بوده و احتمالا اتفاق خاصی در این مورد افتاده است"!؟ پنجشنبه 17 آذر 1384 ساعت 16:29- آفتاب

زمان: ۱۶/۹/۱۳۸۴ | ۱:۳۵:۴۵ بعدازظهر - آریا نیوز
فرزاد پناهى رئيس مركز اورژانس كشور گفت:
از مجموع 94 تن سرنشين هواپيما، 7 نفر خدمه هواپيما و بقيه مسافر بودند كه 68 نفر آنها از جامعه مطبوعاتى و رسانه هاى كشور بودند كه متاسفانه همگى جان خود را از دست دادند.

كل كاورهاى جمع آورى شده در محل حادثه كه حامل اجساد قربانيان بود 109 تا بود كه همه آنها را ابتدا به بيمارستانها منتقل كردند و سپس از آنجا به پزشكى قانونى تحويل شد.

آمار اجساد جزغاله شدهً 106 نفرى كه پزشكى قانونى اعلام كرده درست است.
از مجموع 106 قربانى اين حادثه هويت حدود 50 نفر شناسايى شده است.

معاون ستاد مشترک ارتش: هواپيمای سی – صد و سی كه عصر سه شنبه در سانحه هوايی سقوط كرد، جعبه سياه نداشته است!؟
اميرسرتيپ دوم محمدحسن نامي, معاون ستاد مشترك ارتش جمهوری اسلامی ايران, درگفت و گو با خبرنگار ايلنا, با بيان اين مطلب گفت: هواپيماهای نظامی جعبه سياه ندارند و اين موضوع بايد از طريق مراحل گفت و گو با برج مراقبت و ساير موارد توسط متخصصان فنی بررسی شود. چهارشنبه ١۶ آذر ١٣٨۴ – ۷ دسامبر

حداقل تعداد ١١٩ نفر در سقوط اين هواپيما جزغاله شدند!؟

آيا شما دست های آلودهً سرداران سپاه را در سرنگون کردن اين هواپيمای ارتش را نمی بينيد؟
آيا شما صفبندی پور محمدی - ذوالقدر - رحیم صفوی در مقابل ارتش را نمی بينيد؟
آيا این 120 نفر جزغاله شده قربانيان جنگ قدرت بين سپاه و ارتش نيستنـد؟

بی‌خــدا و کـافـرم؛ از اهـل ايـمان نـيـسـتـم
زادهً ايـران‌زمـينـم؛ نــه! مـسـلـمـان نيـسـتـم


~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~*!*!*~!~